اس ام اس و جوک جدید | اس ام اس ولادت ، تولد ، عاشقانه

اس ام اس و جوک ، اس ام اس نوروز 99 ، اس ام اس تبریک نوروز 99 ،,اس ام اس عاشقانه,اس ام اس 99 ، اس ام اس جدید,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عاشقانه,جوک,اس ام اس فلسفی

اس ام اس و جوک جدید | اس ام اس ولادت ، تولد ، عاشقانه

اس ام اس و جوک ، اس ام اس نوروز 99 ، اس ام اس تبریک نوروز 99 ،,اس ام اس عاشقانه,اس ام اس 99 ، اس ام اس جدید,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عاشقانه,جوک,اس ام اس فلسفی

اس ام اس عاشقانه آذر 92 ( سری دوم )

من بلد نیستم از عاطفه خالی باشم

بگذارید که مجنون و خیالی باشم

تو به نو بودن خود فکر کن و راحت باش

دوست دارم که قدیمی و خیالی باشم

من به مهر تو چنان رام شدم

که خدا می داند

من به زلف تو چنان خام شدم

که خدا میداند

من چنان جادوی این دام شدم

که خدا میداند

فاصله ها در عین کوتاهی

چه بلند خلق شده اند

کجاست دستی که به درازی فاصله ها باشد

امشب هوای سوختنم ساختنی نیست

باید بمیرم و دل من ساختنی نیست

سوزم به شب و سوختنم باشد روز

دیگر دل من با نفست ساخننی نیست

غافل است از غم من یار نمی دانستم

دل نهاد است به اغیار نمی دانستم

همچو مجنونمو سرگشته در این ویرانه

این چنین گشته دلم زار نمیدانستم

دیدمت شبی به خواب و سر خوشم

وه مگر به خواب ها ببینمت

خوشا رها کردن  و رفتن

خوابی دیگر به مردابی دیگر

خوشا ماند ابی دیگر به ساحلی دیگر

به دریایی دیگر خوشا پر کشیدن خوشا رهایی

گستاخی  خیالم را ببخش

که حتی لحظه ای یادت  را رها نمی کند

خط عابر پیاده ندارد

دست مرا بگیر و از آن رد کن

قرار دیدار ما

هر نیمه شب

خیالت که نمی گذارد بخوابم

  ادامه مطلب ...

اس ام اس عاشقانه آذر 92

میخواهم آنقدر بو بکشم تو را که ریه هایم پر شود از عطر تنت

که هوا داشته باشم برای نفس کشیدنم

وقتی کنارم نیستی

.

.

.

(اس ام اس عاشقانه آذر 92)

“تو” تنها یکیست آن هم تویی

من دیگران را “شما” خطاب می کنم . . .

.

.

.

نخورده می،چه داند شراب یعنی چه/ندیده آب چه داند سراب یعنی چه

درست نیست که بدانی چه حالتی دارم/مرا ببین که بدانی خراب یعنی چه . . .

.

.

.

عقل تا تدبیر و اندیشه کند

رفته باشد عشق تا هفتم سما

عقل تا جوید شتر از بهر حج

رفته باشد عشق بر کوه صفا . . .

(ویکتور هوگو)

.

.

.

گرمایی بوده ام همیشه اما بین خودمان بماند

سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد . . .

.

.

.

در حسرت آغوش تو هستم ، بغلم کن / از عطر بر و روی تو مستم ، بغلم کن

کی گفته که قراره دور از تو بمونم / من با احدی عهدنبستم ، بغلم کن . . .

.

.

.

روزم با تو آغاز می شود ، شبم بی تو تمام نمی شود !

چه کنم ؟

.

.

.

دلم ، یک مزرعه مى خواهد

یک “تو”

یک “من”

و گندم زارى طلایى رنگ

که هوایش آکنده با عطر نفسهاى تو باشد . . .

 

ادامه مطلب ...